شعر در مورد نارفیق شعر در مورد نارفیق ، دوبیتی نامردی رفیق و نامردی آدمها و روزگار از مولانا و حافظ همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد. شعر در مورد نارفیق زخمی تر از من کی دیده طعم خزون کی چشیده تو رفتی از کنار من اشک چشامو کی دیده نفرین شدم به دست تو عاشق و معشوق کی دیده سرده هوا و ابریه قاتل دل رو کی دیده خنجره پشت از نارفیق چه چیزایی که نشنیده فرو شده تو قلب من نفس رو داره میگیره ⇔ ⇔ ⇔⇔ ⇔ ⇔⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ شعر در مورد نارفیقان ای نا رفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم بیشتر بخوانید : شعر در مورد نجف آباد ، شعر کوتاه و زیبا در وصف نجف آباد اصفهان شعر در مورد نارفیقی راه ها بسته شده جاده ها دیگر سرانجامی ندارد خنده ها هم آخرش رو به تلخی می زند قلب من اینجا دگر جایی ندارد نارفیق ازپشت خنجر می زند قلب من را می درد عاشقی ام نقطه ی آغاز وپایانی ندارد ⇔ ⇔ ⇔⇔ ⇔ ⇔⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ...
Comments
Post a Comment